در زندان اوین چه خبر بود

درگیری میان زندانیان محکومیت مالی و سرقت سبب تحریق کارگاه خیاطی شد که در ادامه با متفرق کردن زندانیان و اطفا حریق آرامش به زندان بازگشت.

 گروه جامعه‌؛ حوالی حدود ساعت ۹:۳۰ بود که در فضای مجازی اخباری مبنی بر وقوع آتش‌سوزی در زندان اوین منتشر شد.

گمانه‌زنی‌ها پیرامون صحت و سقم این اخبار در حال انجام بود که خبرگزاری برنا ساعت ۲۲:۰۹ در خبری از وقوع آتش‌سوزی در زندان اوین به ادعای کاربران شبکه‌های اجتماعی خبر داد.

وقوع درگیری در محل نگهداری اوباش

۳۰ دقیقه بعد یعنی در ساعت ۲۲:۳۹ خبرگزاری ایرنا در گفتگو با یک مقام ارشد امنیتی مدعی شد که شامگاه شنبه (۲۳ مهر ماه) بند محل نگهداری اراذل و اوباش شاهد ناآرامی و درگیری این عناصر در زندان بود که منجر به درگیری این افراد با پرسنل زندان اوین شد.

این مقام امنیتی تصریح کرد: عوامل ایجاد آشوب نیز از سایر زندانیان جدا شده و دیگر افراد تحت بازداشت نیز به بندهای خود بازگشته‌اند.

این خبرگزاری در حالی در گفتگو با یک مقام ارشد امنیتی ادعای نگهداری اوباش در زندان اوین را مطرح کرد که اساساً زندانیان جرایم خشن و اراذل و اوباش در ندامتگاه اوین نگهداری نمی‌شوند.

تحریق انبار لباس توسط برخی از زندانیان

عقربه‌ها ساعت ۲۲:۴۵ را نشان می‌داد که خبرگزاری تسنیم به نقل از یک منبع آگاه نوشت: ساعاتی پیش زندانیان بند ۶ و بند ۷ که بند مخصوص سارقان و بند محکومان مالی است با یکدیگر درگیر می‌شوند اما به دلیل درگیر شدن تعداد قابل توجهی از این زندانیان با یکدیگر، وکیل بندها با کمک نیروهای حراست سعی در متفرق کردن زندانیان می‌کنند. در این حین، برخی زندانیان با سواستفاده از فضای پیش آمده، انبار لباس را آتش می‌زنند. مدیریت زندان از آتش نشانی برای اطفای حریق کمک می‌گیرد و بعد از مدتی آتش خاموش می‌شود و اوضاع تحت کنترل قرار می‌گیرد.

این خبرگزاری همچنین به نقل از این مقام امنیتی مدعی شد که بسیاری از اعضای بند ۶ و ۷ زندان در این درگیری مشارکت نداشتند و به رفتار افراد مؤثر در این درگیری رسیدگی خواهد شد و در درگیری امروز زندانیان، هیچ زندانی امنیتی دخالت نداشت و اساساً بند مرتبط با زندانیان امنیتی از بندهای سارقان و محکومان مالی جداست و با آن فاصله دارد.

واکنش قوه قضائیه به آتش‌سوزی زندان اوین

اما در ادامه و در ساعت ۲۲:۵۲ مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرد: ساعتی پیش بود که تصاویری از بروز آتش سوزی در زندان اوین تهران در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد.

پیگیری‌ها از سازمان زندان‌ها نشان می‌دهد در پی درگیری بین تعدادی از زندانی‌های محکومیت مالی و سرقت یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق می‌شود.

بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل شده و ایستگاه آتش نشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفا حریق را آغاز کرده و هم اکنون آتش سوزی مهار و خاموش شده است.

این گزارش حاکی است نیروی انتظامی هم جهت کمک به برقراری هر چه زودتر آرامش در اوین به انتظامات زندان کمک کرده است.

بر اساس این گزارش درگیری بین زندانیان نیز با ورود انتظامات زندان تحت کنترل درآمده است.

ماجرای اوین ارتباطی با اغتشاشات ندارد

دادستان تهران نیز با بیان اینکه اوضاع زندان اوین از ساعاتی پیش آرام شده است و آرامش برقرار است، گفت: درگیری امروز زندانیان هیچ ارتباطی با اغتشاشات اخیر ندارد و و اساساً بند مرتبط با زندانیان امنیتی از بندهای سارقان و محکومان مالی که آتش و درگیری آنجا رخ داده جداست و با آن فاصله دارد.

ساعت ۲۳:۵۹ بود که خبرگزاری ایرنا به نقل از یکی از نیروهای امدادی حاضر در صحنه از مصدومیت ۸ نفر در جریان آتش‌سوزی زندان اوین خبر داد.

جزئیات آتش‌سوزی اوین از زبان سخنگوی آتش‌نشانی

جلال ملکی نیز در ساعت ۰۰:۱۶ در گفتگو با خبرنگار مهر با تشریح جزئیات وقوع حریق در زندان اوین گفت: در ساعت ۲۱:۲۹ وقوع آتش‌سوزی در زندان اوین به سامانه ۱۲۵ سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران اطلاع داده شد.

وی ادامه داد: ظرف یک دقیقه عوامل ایستگاه آتش‌نشانی مستقر در زندان اوین در محل وقوع حریق حضور پیدا کردند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران با بیان اینکه این ایستگاه آتش‌نشانی بیش از ۱۰ سال است که داخل زندان اوین استقرار دارد، خاطرنشان کرد: در ادامه ۵ ایستگاه دیگر خود را ظرف چهار دقیقه به محل حادثه رساندند و عملیات اطفا آغاز شد.

وی عنوان کرد: در محل حادثه مشاهده شد که یک کارگاه خیاطی دچار حریق شده و در ابتدا کاملاً شعله‌ور بود. نیروها از طریق نردبان هیدرولیکی و نفوذ به داخل حریق عملیات اطفا را آغاز کردند.

ملکی با بیان اینکه خوشبختانه در هنگام وقوع حادثه کسی در محل حضور نداشته است، اظهار کرد: در بخشی که نیروهای آتش‌نشانی عملیات اطفا را انجام دادند، فوتی گزارش نشده است.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران اظهار کرد: در حال حاضر مدت زیادی است که حریق اطفا شده و لکه‌گیری نهایی انجام شده است.

وی در پایان از بررسی علت حادثه توسط سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران خبر داد.

آرامش به اوین بازگشت

محسن منصوری استاندار تهران نیز در گفتگو با بخش خبری ساعت ۲۳ و در خصوص حادثه زندان اوین اظهار کرد: در حال حاضر آرامش کامل در زندان اوین برقرار است.

وی با اشاره به اینکه برخی بندها در زندان شلوغ شده بود، گفت: بند ۷ و ۸ شلوغ شده بود ولی مسئله اصلی در بندی بود که بخشی از اراذل و اوباش در آن بند حضور داشتند.

استاندار تهران بیان کرد: با حضور سریع مجموعه نیروی انتظامی، یگان امداد در حال حاضر کاملاً آرامش برقرار است و نکته خاصی نیست، مسئله اصلی ایجاد حریق و آتش سوزی بود که توسط برخی از زندانیان اتفاق افتاد که با حضور عوامل آتش نشانی کنترل و مهار شد.

وی گفت: در حال حاضر هم زندان و هم اطراف زندان تحت کنترل است.

زندان اوین یکی از زندان‌های مهم کشور است که علاوه بر اینکه سه بند امنیتی موسوم به دو الف، ۲۰۹ و ۲۴۱ در آن قرار دارد، برخی از مجرمان خاص از جمله مجرمان مربوط به جرایم امنیتی در این زندان نگهداری می‌شوند و به همین جهت همواره مورد توجه عناصر ضدانقلاب و دشمنان بوده و هست.

 

منبع: خبرگزاری مهر


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : یک شنبه 24 مهر 1401
تیرباران تابوت شهدای لباس شخصی در قلب تهران!/ روایتی از مکالمه یک فرد ناآگاه با سردار اشتری

چرا بدون هیچ کار فرهنگی خاصی اما پیر و جوان جامعه می‌دانند که "حمل سلاح سرد جرم است" و کسی هم در این باره معترض پلیس نیست؟ این سوالی است که در بحث "جرم بدحجابی" نیز باید به آن پرداخته شود.

 «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.


یک بام دو هوا؛ از جرم حمل سلاح سرد تا جرم بدحجابی

حجت الاسلام سیدمحمدحسین هاشمیان، مدیر گروه مدیریت راهبردی دانشگاه باقر العلوم(ع) در نشست هم اندیشی «از الهیات اجتماعی تا ارشاد اجتماعی» که از طرف مرکز تحقیقات اسلامی مجلس و سایر مرکز علمی در سالن جلسات دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، طی سخنانی گفته است: دینداری به اصطلاح سوپرمارکتی که در فضای باز و رسانه و در بین جوانان و نوجوانان شدت بیشتری پیدا می کند، یکی از زمینه های بدحجابی امروز و علت اصلی آن زمینه سیاسی و اقتصادی بی‌حجابی و گردش اقتصادی این سنخ از پوشش ها و مد لباس ها برای برخی از افراد است.

به گزارش رسا،‌ او همچنین تصریح می‌کند: در لایه حجاب دستگاه‌های ایدئولوژیک حاکمیتی کشور ما به شدت ضعیف عمل می کنند و در فضای رسانه ای کشور ضعف شدیدی نسبت به فضای هنر و سینما داریم؛ همچنین در نهاد خانواده، نهاد مدرسه، نهاد دین و حوزه های علمیه ضعف های قابل توجهی داریم که در وضعیت موجود بی حجاب امروز، برای همه اینها می شود سهم قائل شد.

هاشمیان می‌افزاید: متاسفانه ما در سیاست گذاری حجاب تاکنون قوی وارد عمل نشده‌ایم و در مواجهه با پدیده بد حجابی و بی عفتی که در فضای مجازی بازنمایی می شود به شدت عمل نامناسبی داریم.

او همچنین گفته است: نمی‌شود که وزارت ارشاد انقلاب اسلامی جشنواره فیلم فجر برگزار کند و فرش قرمز بیندازد؛ اما از سمت دیگر آخرین مدهای لباس ها را مشاهده کنیم و چند صد متر پایین تر نیروهای انتظامی خود را برای مقابله با بدحجابی تکلیف کنیم؛ چراکه این امر به نوعی شلختگی، از هم پاشیدگی و عدم انسجام خط مشی است؛ درحالی که خط مشی مشخص، جهت دهنده و وحدت آفرین است و تلاش های مختلف نظام حاکمیتی را کنار هم قرار می دهد.[1]

*در مقابل این اظهارات که به زعم ما دچار نوعی ثقالت و گران‌وزنی نسبت به آسیب‌شناسی حجاب است اما دو انگاره ساده وجود دارد.

یکم اینکه حجت‌الاسلام هاشمیان باید بدانند که دأب گشت ارشاد مبارزه با مصادیق مجرمانه حجاب است.

یعنی برخورد با مصادیقی مثل کشف حجاب، عریانی بدن، البسه اروتیک و مقولاتی از این دست که در عرف و دین و قانون ایران مصداق جرم هستند. نه با مواردی مثل آرایش یا موهای بیرون زده یا غیره.

چیزی که بنا به رویه معمول در میان اکثریت بانوان جامعه شاهد آن نیستیم.

پس می‌شود نتیجه گرفت که مسئله لزوما به دوگانه‌های عرفی موجود برنمی‌گردد و پلیس ما با جرم و مجرم طرف خواهد بود نه با کسی که در فرایندهای فرهنگی دچار پدیده بدحجابی (که پلیس لزوما برخوردی با آن ندارد) شده است.

و گزاره دوم اینکه ما از حجت‌الاسلام هاشمیان که بر ضعف سیاست‌گذاری تأکید دارند، می‌پرسیم چرا همه‌ی پیر و جوان ایرانی می‌دانند که "حمل سلاح سرد جرم است"؟!

در این زمینه کدامین کار فرهنگی کلان انجام شده که شاهد تنقّح اینچنینی قانون ممنوعیت حمل سلاح سرد در میان عموم جامعه هستیم؟!

چرا ده‌ها کارگاه و نشست و نظریه‌پردازی درباره ممنوعیت حمل سلاح سرد برگزار نشد اما شاهد این وسعت فهم قانونی در جامعه و برخورد قاطع و بدون مزاحمت پلیس و قانون با حاملان سلاح سرد خطرناک هستیم؟

پاسخی که آقای هاشمیان هم می‌دانند، اینست که چون در مقوله ممنوعیت حمل سلاح سرد شاهد ان‌قلت‌های بیجا، دوگانه‌سازی‌های ناصحیح، حمایت برخی خواص و مراجع اجتماعی از آزادی حمل سلاح سرد و ایرادگیری بیجا به پلیس کشور در زمینه اجرای قانون حمل سلاح سرد خطرناک نیستیم.

همان شاه‌بیتی که برای زدوده شدن موانع از مقابل برخورد با جرم بدحجابی و تفهیم عمومی نسبت به الزامات حجاب برای زن و مرد در خیابان به آن نیازمندیم.


روایتی از مکالمه یک فرد ناآگاه با سردار اشتری

سیدمحمد صدر، فعال چپ و عضو مجمع تشخیص مصلحت در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره بلوای اخیر گفته است: اتفاقی که بر سر فوت خانم مهسا امینی افتاد در واقع جرقه ای بود بر انباشت ناراحتی‌ها، عقده‌ها و مطالباتی که مردم و به ویژه جوانان و زنان داشتند. من دو ماه پیش با سردار اشتری راجع به عملکرد گشت ارشاد صحبت کردم. به ایشان گفتم، «این گشت ارشاد با این عملکردی که دارد -می دانم خودتان نمی‌دانید- ولی در واقع دارید ایده ای را دنبال می کنید که قبلا کسانی مانند منافقین مطرح می کردند و نتوانستند عملی کنند. آنها می گفتند ما باید اقدامی انجام بدهیم که یک شهر را در مقابل حکومت قرار بدهیم، چرا که ترور به جایی نمی رسد». وقت این حرف ها را می‌زدم هنوز قضایای اخیر شروع نشده بود.

صدر می‌افزاید: سپس به ایشان گفتم، «تصویری که نشان داده شد مادر جلوی ون گشت ارشاد را گرفته و فریاد می زند که دختر مریض من را نبرید، در آن جهت است. یعنی نه تنها یک شهر و یک کشور بلکه حتی هر کسی که این را ببیند، احساساتش تحریک و ناراحت می شود. مردم رنج می‌برند؛ چرا این طوری عمل می کنید؟» آقای اشتری گفت، «قانون است و باید اجرا شود؛ گفتم چرا شما با خشونت عمل می کنید؟ بر فرض که به قول شما قانون است، شما اصلا درگیری فیزیکی پیدا نکنید. قانون می گوید تذکر بدهید و شما تذکر بدهید».

وی تصریح می‌کند: تذکر مصلحانه ای بنده دادم که اصلا با خانم‌ها برخورد فیزیکی نکنید. اصلا امر به معروف همین بحث زبانی است. اگر همین تذکر خالصانه و مخلصانه حقیر مورد توجه قرار گرفته بود، ما این بلوایی که الآن هست را نداشتیم.[2]

*درباره روایت یکطرفه صدر از ملاقاتش با سردار اشتری(فرمانده نیروی انتظامی) گفتنی‌های جالبی وجود دارد:

1- اتفاقاتی که اخیرا در کشور شاهد آن بودیم اعتراض نبود بلکه "اغتشاش" بود. به این معنی که از قبل برنامه‌ریزی شده بود، اراذل و اوباش نقش پررنگی در آن داشتند و هرگز گفت‌وگو محور هم نبود.

ربط دادن چنین نقشه‌ای که محمل آن اراذل و اوباش بودند؛ به ساحت مردم نجیب ایران و یا عقده‌ای نامیدن مردم یک نظر کاملا ناشیانه و ناشی از نبود آگاهی و مطالعه است.

2- همچنین ربط دادن مقوله‌ گشت ارشاد به رفتارهای منافقین و یا تئوری قرار دادن یک شهر در مقابل حکومت نیز اولا به دلیل نامتجانس بودن ناممکن است و ثانیا ناشی از فهم غلط آقای صدر نسبت به ایران سال 1401 است.

چه اینکه با این سخنان کأنه موضع آقای صدر پیرامون کلمه "اسلامی" در پسوند انقلاب در ایران نامشخص است و آقایان گویا نمی‌دانند که اقامه حدود الهی یکی از اصلی‌ترین خواسته‌های اکثریت مردم ایران از نظام اسلامی است.

3_ پرونده درگذشت تصادفی مرحومه مهسا امینی در کنار تمام حواشی خود اما یک حقیقت بزرگ را به اثبات رساند و آن اینکه در سازوکار گشت ارشاد هیچ خشونت و برخورد فیزیکی‌ای وجود ندارد. (مگر در صورت ارتکاب مجرمان به خشونت)

از طرفی این مطالبه برخی مدعیان که می‌گویند گشت ارشاد فقط بایستی منوط به تذکر لسانی بشود نیز یک مطالبه ناشی از نشناختن مفهوم اجتماع،‌ مفهوم جرم و مفهوم پلیس است.

این افراد نمی‌دانند که تذکر لسانی وظیفه پلیس نیست. پلیس در جایی ورود می‌کند که جرم مشهود رخ بدهد و اثر جرم مشهود نیز با تذکر لسانی رفع نمی‌شود بلکه به پیوست‌هایی در این زمینه نیاز است.

آقای صدر باید بدانند که یکی از بزرگترین آسیب‌های حکومت‌های معقول و از عوامل بزرگ انحطاط در جوامع؛ "عوامزدگی خواص" است.

یعنی ذهنی که باید راه معقول را به مردم نشان بدهد، از هیجانات توییتری و طوفان‌های هشتگی دور بماند و در هیاهوی تلاطمات مثل فانوس از قانون و امنیت دفاع کند و تابلوی سمت درست باشد اما در سمت "خیابان" قرار بگیرد و چیزی را مطالبه کند که در انتهای آن انهدام اسلام و امنیت قرار دارد!

گفتنیست ادعای برخی مبنی بر اینکه اگر فلان کار انجام می‌شد یا نمی‌شد؛ بلوای اخیر را نداشتیم ادعای صحیحی نیست و آشوب‌های اخیر در ادامه آبان 98؛ یکی دیگر از پیش‌لرزه‌های فتنه اقتصادی است که دشمن و ایادی داخلی او برای آن برنامه‌ریزی کردند اما به فضل الهی و بصیرت مردم تیرشان به سنگ خورد.

مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی چند روز قبل خود در دانشگاه امام حسن(ع) به این حقیقت تأکید کردند که "اگر قضیّه‌ی این دختر جوان هم نبود، -دشمنان- یک بهانه‌ی دیگری درست میکردند برای اینکه امسال در اوّل مهر به دلیلی  در کشور ناامنی و اغتشاش درست کنند."


تیرباران تابوت شهدای لباس شخصی در قلب تهران!

علی شکوری‌راد، از متهمان فتنه 88، سخنگوی جبهه اصلاح‌طلبان و عضو کادر حزب اتحاد ملت به تازگی در اظهاراتی که کانال تلگرامی امتداد آنها را منتشر کرد، گفته است:

"لباس شخصی‌ها وارد جمعیت معترض می‌شوند، شعارهای زشت سرمی‌دهند، می‌شکنند، تخریب می‌کنند، چادر از سر زنان می‌کشند، قرآن و مسجد آتش‌می‌زنند و گاهی بطور اتفاقی در زمره معترضان کشته می‌شوند اما شهید تلقی شده، مراسم تشییع آنها در رسانه ملی نمایش داده می‌شود و از آنها تجلیل به عمل می‌آید."

*برخی چپ‌های ستادی تعمّد دارند که حافظان امنیت مردم را در ذهن جامعه منفور کنند.

کما اینکه شکوری‌راد پیش از این نیز بسیج را عامل حمله اراذل و اوباش به پایگاه بسیج در فتنه سال 88 معرفی کرده بود![3]

دقت شود که لباس شخصی یک پدیده مجزای از نیروهای امنیتی کشورمان نیست و همه یگان‌های امنیتی کشور دارای واحدهای لباس شخصی هستند.

شکوری راد با این سخنان ظلم بزرگی را در حق مجاهدانی مرتکب شد که با مجوز رسمی دستگاه‌های امنیتی کشور در میانه جنگ با اراذل و اوباش حاضر شده و در حالی به مقابله با مسلحین و لیدرهای آشوب می‌پردازند که هیچ سپر و دفاعی ندارند.

مجاهدانی با لباس‌های همرنگ که اگر آنها نباشند نه تنها قتل و کشتار گسترده‌ای رخ می‌دهد بلکه لیدرهای آشوب به عملیات‌های بیشتری دست می‌یازند و در ادامه هم کار خاصی از پلیس یگان ویژه و سایر نیروهای روبه‌روی اوباش ساخته نخواهد بود.

مردان و زنانی که اگر نباشند جمع اعتراض (اعم از قانونی یا غیر قانونی) تبدیل به کلونی کومله و محل تجمع فرماندهان جیش‌الظلم و پژاک و الاحوازیه خواهد شد که بی هیچ پروایی مجتمعین را مسلح می‌کنند و به جنگ با نظام اسلامی و کشتار مردم تشجیع می‌کنند. (همچنانکه در فتنه‌های گذشته و فتنه اخیر دیدیم)

بسا که شکوری‌راد با علم به همین تأثیرگذاری است که شهدای امنیت و لباس‌شخصی‌های دارای مجوزات قانونی را در آماج حمله و نفرت‌پراکنی خود قرار داده باشد!

همان نفرت‌پراکنی


منبع: مشرق


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : چهار شنبه 20 مهر 1401
دوقطبی سازی ، کارویژه همیشگی دبیر ستاد امر به معروف گمشده‌ای که پیدا شد؛ دری که بر همان پاشنه می‌چر

بخش بزرگی از مردم احساس می‌کنند در برخی از موضع‌گیری‌ها و سخنان ماه‌ها و سال‌های گذشته، کرامت‌شان آسیب دیده و گاه تحقیر شده‌اند و گاه آزرده؛ آنها معتقدند که خشم امروز نیز انعکاس همان آزردگی‌های انباشته است، همان نفرت‌پراکنی‌ها و قطبی‌سازی‌های تلنبار شده ... دبیر ستاد امر به معروف در نگاه بسیاری از مردم، غوغایی روزهای پیش از بحران بود و گمشده‌ی روزهای غوغا؛ کسی که باید مسؤولیت خشمگین کردن و قطبی‌سازی جامعه را برعهده می‌گرفت. اما ناگهان دیروز او دوباره و پس از دوره‌ای غیبت، با اظهار نظرش باز هم حاشیه‌ساز شد،

چند هفته پس از فاجعه‌ی غم‌بار مهسا امینی، هنوز کشور در التهاب است، خشم و اعتراض پایان نیافته و افکار عمومی همچنان مستعد تحریک و برآشفتن است. آن سوی دیگر از بازخواست و تنبیه آنانی می‌گوید که معترضان را به خیابان فراخوانده‌اند و با اعتراضات که از نگاه آنها مرز اعتراض را رد کرده و به اغتشاشات بدل شده است، همراهی کرده‌اند. این بار در غیاب میدان‌داری نیروهای سیاسی، فهرستی قابل توجه از چهره‌های غیر سیاسی متهم به برانگیختن خشم و هیجان می‌شوند. اما پرسش اصلی برای بسیاری از شهروندان و صاحبنظران اینجاست که آیا فوران خشم، صرفا به دلیل همراهی و بازنمایی و واکنش هنرمندان و ورزشکاران رخ داده؟ آیا نمی‌توان اظهارات افرادی چون حسن عباسی و حمید رسایی و محمود نبویان و ... را در فراگیری و گسترش خشم مؤثر دانست؟ آیا پس‌زمینه‌های یک خشم را نباید در گذشته جستجو کرد؟
بخش بزرگی از مردم احساس می‌کنند که در برخی از موضع‌گیری‌ها و سخنان ماه‌ها و سال‌های گذشته، کرامت‌شان آسیب دیده و گاه تحقیر شده‌اند و گاه آزرده؛ آنها معتقدند که خشم امروز نیز انعکاس همان آزردگی‌های انباشته است، همان نفرت‌پراکنی‌ها و قطبی‌سازی‌های تلنبار شده. این روزها در شبکه‌های اجتماعی سخنان و مواضع سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر دوباره یادآوری می‌شود و بسیاری از کاربران، آن اظهارات پرشمار را از عوامل عصبانیت و تحریک افکار عمومی می‌دانند؛ از جریمه‌ی نقدی بی‌حجابی و استفاده از فن‌آوری برای تشخیص چهره‌ی بدحجاب‌ها تا قرار دادن مردم در برابر مردم و جریمه‌ی کسب و کارها به جرم خدمات‌دهی به بی‌حجاب و بدحجاب.
دبیر ستاد امر به معروف، پیش از ماجرای تأثربرانگیز مهسا امینی، با موضع‌گیری‌های متعددش بارها حساسیت افکار عمومی و رسانه‌ها را برانگیخته بود اما به نظر می‌رسد کسی مانع جدی او و این کارزار مستمر تحریک اذهان شهروندان نشده بود. شهریور گذشته و پس از جان باختن مهسا امینی، بحران خیابان‌ها را فرا گرفت، بحرانی درباره‌ی همان مسأله‌ای که دبیر ستاد بارها و بارها درباره‌اش گفته بود و جنجال آفریده بود؛ مسأله‌ی پوشش و حجاب. قصه اما آنجا شنیدنی‌تر شد که او در اوج بحران، ناگهان غایب شد؛ درست زمانی که در فضای عمومی او را برای اظهارات گذشته‌اش و مهیا کردن نفرت و خشم در جامعه بازخواست می‌کردند. دقیقا همان هنگام که از او صدایی شنیده نمی‌شد، کاربران بسیاری از او خواستند تا شاهد تبعات اظهارنظرهایش باشد، او در نگاه بسیاری از مردم، غوغایی روزهای پیش از بحران بود و گمشده‌ی روزهای غوغا؛ کسی که باید مسؤولیت خشمگین کردن و قطبی‌سازی جامعه را برعهده می‌گرفت. اما ناگهان دیروز او دوباره و پس از دوره‌ای غیبت، با اظهار نظرش باز هم حاشیه‌ساز شد، همان زمان که انتظار می‌رفت او بعد از دوره‌ای سکوت از رویه‌ی قبلی بازگردد مجددا بر آتش دمید و با اظهاراتش اعتراضات وسیعی را از همه سو برانگیخت. اینکه او بعد از هفته‌ها ناآرامی و اعتراض، از جریمه کردن تاکسی‌های اینترنتی به جرم سوار کردن بدحجاب‌ها بگوید و ایده‌اش! را تضمین‌کننده‌ی کاهش ۵۰ درصدی بدحجابی بداند می‌تواند تحریک مجدد معترضان و اقدامی در جهت ناآرام ساختن جامعه قلمداد شود. به همین دلیل خبرآنلاین «سید محمدصالح هاشمی‌گلپایگانی»، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور را چهره‌ی روزهای پیش می‌داند؛ چهره‌ای که پیش از بحران، حساسیت می‌آفرید، در اوج بحران غایب بود و حالا دوباره با مواضعی تحریک کننده بازگشته است، گمشده‌ای که دوباره پیدا شد. اگر فاجعه‌ی جان باختن مهسا امینی را جرقه‌ی خشم معترضان بدانیم باید به انبار باروت آتش گرفته نیز، نور بتابانیم؛ انباری که نه در یک روز و نه با یک اتفاق که مدت‌ها با اظهارات اینچنینی انباشته شده بود. بیایید با چهره‌ی منتخب خبرآنلاین بیشتر آشنا شویم:

چهره‌ای آرام برای تنش‌های بزرگ

متولد سال ۱۳۴۸ در تهران، متاهل، دانش آموخته رشته فلسفه و کلام در دانشگاه امام صادق و دارای مدرک تحصیلی دکترای فلسفه و کلام، فرمانده اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق، سابقه حضور در جبهه جنگ ایران و عراق دارد و در عملیات های مقدماتی والفجر یک حضور داشته و عضو گردان تخریب لشکر محمد رسول الله بوده است.
خرداد سال گذشته رئیس ستادی شد که ۲۹ سال پیش تاسیس و بیشتر از هر نهاد و سازمانی نامش با مساله حجاب در ایران گره خورده است.
سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی بیشتر از یک سال است که از سوی کاظم صدیقی، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر به سمت دبیر این ستاد منصوب شده.
شاید همین بیوگرافی ساده کافی باشد تا بتوان اظهار نظرهای او را بدون اینکه «تند» بدانیم، مرور کنیم، وقتی که معتقد است: «در قانون برای یک بدحجاب جرم تعریف کردند؛ یعنی این شخص باید توسط پلیس دستگیر و برایش پرونده تشکیل شود و در نهایت محاکمه و برای او مجازات تعیین می‌شود، ولی در حال حاضر عملاً این مسئله امکان تحقق ندارد.»( خبرگزاری مهر ۲۸ مراد ۱۴۰۱)
او هرچند که با استناد به طبق آمار مرکز پژوهش‌های مجلس، عنوان می‌کند که تعداد بدحجاب‌ها به بالای ۵۰ درصد رسیده است، و به عبارتی نیمی از جمعیت زنان کشور را بدحجاب اعلام می‌کند اما برای این تعداد از جمعیت نسخه پرچالشی را مطرح می‌کند: «گشت ارشاد در واقع به حمایت مردم برمی خیزد یعنی وقتی بی حجابی وارد مغازه‌ای شد و صاحب مغازه به وی تذکری نداد و خدماتی ارائه کرد پلاک آن مغازه جریمه می‌شود. اگر فردی که کشف حجاب کرده اصرار بر دریافت خدمات کرد گشت ارشاد به حمایت از صاحب مغازه، آن فرد را جریمه می‌کند.در بحث مسئولان هم به همین شکل است، مدیر یک اداره، همان طور که موظف به چک کردن زمان ورود و خروج کارمندان است باید نسبت به حجاب و عفاف آنان نیز مسئولیت داشته باشد؛ مردم ما وقتی خانم بی حجاب یا بدحجابی را برای مثال در بانک که ویترین کشور نیز هست می‌بینند، نیازی نیست به آن خانم تذکری دهند باید به سراغ مدیر بانک بروند و اگر مدیر از آن فرد حمایت کرد، آن مدیر به دلیل تخلف اداری جریمه و از حقوقش کم می‌شود همچنین بخشی از بودجه رفاهی آن مجموعه به بودجه آموزشی تبدیل می‌شود که دلیل بی حجابی پیدا شود.»
این سخنان محمد صالح هاشمی گلپایگانی در تابستانی روی خط خبرگزاری‌های کشور قرار می‌گیرد که برخوردهای گشت ارشاد در چند مورد با ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده، صدای انتقادات زیادی را بلند کرده است. در یکی از موارد مادر دختری که به ماشین گشت ارشاد منتقل شده، جلوی ماشین قرار گرفته و التماس می‌کند که دخترش مریض است.(۲۸ تیر ۱۴۰۱)
واکنش‌ها به این ویدئو فراتر از انتظار بود تا جایی که پلیس تهران اطلاعیه‌ای صادر و توضیح داد:«در پی اطلاع از برخورد خارج از ضوابط یکی از گشت‌ های پلیس با یکی از شهروندان موضوع به سرعت مورد رسیدگی قرار گرفته و با سرتیم این واحد انتظامی به دلیل سوء مدیریت برخورد انضباطی شد.»
ویدئوی دیگری که ۱۵ مرداد امسال منتشر شد و بازتاب‌های گسترده‌ای داشت، مادری در شهر رشت را نشان‌ می‌داد که از ماشین در حال حرکت گشت ارشاد آویزان شده تا مانع بردن دخترش شود. خشونت دیده شده در این فیلم نیز، پلیس گیلان را وادار به واکنش کرد. علاوه بر این ویدئوها، گلایه شهروندان از پیامک‌های بدحجابی در خودرو نیز بیشتر از سال‌های گذشته به گوش می‌رسید.

تحریک سلبریتی‌ها

با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی در کشور،‌ سال‌هاست که چهره‌های حوزه‌های مختلف حتی دربرابر رسانه‌های رسمی نیز مستقل شده‌اند و هر کدام‌شان اکانت و صفحه‌ای دارند که تریبون مستقیم سخنان‌شان باشد. واکنش به اتفاقات روز، پیام تبریک و تسلیت، حمایت و جبهه‌گیری، تشویق و تنبیه و انواع واکنش‌ها در صفحات سلبریتی‌ها به وفور یافت می‌شود.
در چنین فضایی، ۸ شهریور گذشته، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر با بیان اینکه درباره عملکرد پلیس و گشت ارشاد، قضاوت‌ها درست نیست، اعلام کرد: «پلیس مظلوم است چون به وظیفه‌ای که قانون مشخص کرده عمل می‌کند اما از طرف خودی و غیرخودی تحت فشار قرار می‌گیرد.»
و سخنانش آنجا تندتر شد که گفت: «کجای جشنواره فجر به جشنواره انقلاب می‌خورد؛ این سلبریتی‌هایی که اگر در خیابان حضور داشتند، گشت ارشاد به آنها تذکر می‌داد، چرا در همان جشنواره فجر دستگیر نشوند؟ »
هرچند که این سخنان در همان روز واکنشی نداشت اما در واکنش‌های بعدی همین چهره‌ها خصوصا بعد از جان‌باختن مهسا امینی، دختری که بعد از دستگیری از سوی گشت ارشاد در مقر انتظامی به بیمارستان انتقال و فوت شد، بی‌تاثیر نبود.

انتقاد خودی‌ها

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و انتقادات به عملکرد گلپایگانی در سمت دبیر ستاد امر به معروف، در تابستان امسال جریان ساز شد، آنجا که موضوع نحوه بازنشر سخنان رهبر انقلاب درباره حجاب در این ستاد مطرح شد.
ویدئویی ۹۰ ثانیه‌ای از محمد صالح مفتاح درباره ستاد امر به معروف و نهی از منکر در برنامه اینترنتی آن ایر که به تهیه کنندگی علی مرادخانی معاون فارابی و تحت نظر سازمان تبلیغات اسلامی ساخته می‌شود به بحث داغ شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد، این حقوقدان و فعال اجتماعی اصولگرا گفته بود مدیریت جدید ستاد امر به معروف بخش‌هایی از بیانات گذشته رهبر انقلاب درباره امر به معروف و نهی از منکر را از سایت این ستاد حذف کرده است . بخش‌هایی که در آن اولویت مسئله حجاب در برنامه‌های امر به معروف و نهی از منکر را در رده‌های با اهمیت کمتر معرفی می‌کردند.

ای نامه که می‌روی به سویش

در میان همه انتقاداتی که از سوی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی کشور نسبت به عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، انتشار دو نامه هم‌زمان در نیمه شهریور امسال در سایت خبری انصاف نیوز متفاوت و تامل‌برانگیز است.
این سایت خبری با اعلام این توضیح که « جمعی از همکلاسی‌های دوران تحصیل دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نامه‌ای به او دغدغه‌های خود از عملکرد این ستاد را نوشته‌اند»، متن کامل هر دو نامه را منتشر کرد.
در بخشی از نامه اول آمده است: «از زمانی که شما دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر شده‌اید، مواضعی اتخاذ کرده‌اید که بزرگ‌ترین منکر در جامعه‌ی امروز ایران بدحجابی یا بی‌حجابی بانوان معرفی شد. با این اقدام شما، بنظر می‌رسد برای کسان بسیاری از آحاد مردم اینگونه تداعی شده است که گویی منکرهایی مثل فقر و استیصال مردم چندان وجود خارجی ندارد، از شدت فقر و بیچارگی فرار از خانواده، خودکشی، و یا خودفروشی در جامعه ما نیست، زباله‌گردی، راه امرار معاش حداقلی گروه بزرگی از مردم ما نیست، و بالا رفتن سن ازدواج از ترس ناتوانی در تأمین مخارج زندگی، علت اصلی بسیاری از مفاسد جنسی در جامعه ما نیست.»
این نامه با این جمله به پایان رسیده است: « امضا: ۱۸ نفر از همکلاسی‌های شما»

بودجه کم است!

در میان اعتراضات و ناآرامی‌های که پس از جان‌باختن مهسا امینی در کشور شکل گرفته، که بی‌تردید یکی از ده‌ها نهاد و سازمانی که در حوزه حجاب در کشور مسئولیت دارد، یکی از آنها همین ستاد امر به معروف و نهی از منکر است که واکنش غیرمستقیمش به بهانه بودجه برمی‌گردد. گلپایگانی که هفته پیش به تعبیر برخی از رسانه‌ها سکوتش را بالاخره شکست، اعلام کرد: بودجه سال گذشته ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای ۴۶۹ شهرستان و ۳۱ استان از مواجب دریافتی مسیح علینژاد کمتر بوده است.
او عوامل اصلی حل نشدن موضوع عفاف و حجاب در کشور را این چنین برشمرد: تصدی‌گری دولت و وزارت کشور، ورود مستقیم پلیس، گره زدن حجاب به حکم قضایی، عدم وجود قوانین به روز و وجود مصوبات بی‌پشتوانه اجرایی شورای عالی انقلاب فرهنگی از عوامل مهم حل نشدن موضوع عفاف و حجاب در کشور است.
و در نهایت از حجاب در خیابان به حجاب در ادارات برگشت و گفت: «وقتی وزیری نمی‌تواند کارمندان ساختمانی که خود در آن مستقر است را ملزم به رعایت حجاب کند چگونه می‌تواند دیگران را ملزم به رعایت حجاب کند؟ دولت تا مشکل حجاب کارمندان خود را حل نکند، نمی‌تواند برای مردم نسخه بپیچد.»


منبع: خبر انلاین


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : سه شنبه 19 مهر 1401
هک شدن شبکه خبر، کار نفوذی ها بود؟

جوان در یادداشتی به بررسی هک اخیر برنامه‌های صدا وسیما پرداخت.  

شامگاه روز ۱۶ مهر، در زمان پخش اخبار تلویزیونی برای چند لحظه پخش خبر قطع و تصاویر موهنی از آنتن تلویزیون پخش شد. واکنش صداوسیما به این اتفاق هنوز در حد همان چهره متعجب گوینده پخش خبری متوقف مانده‌است.

نفوذی‌ها به شکلی نرم ابتدا در بدنه یک سازمان لانه می‌کنند و در یک موقعیت از پیش طراحی شده زهر خود را می‌ریزند. البته این فقط یک نوع از نفوذ است که به قصد اثرگذاری لحظه‌ای و مقطعی دست به عملیات می‌زند و در شکل‌های دیگر نفوذی‌ها فعالیت‌های بلندمدت‌تری انجام می‌دهند تا بدون آنکه لو بروند، اثرگذاری تدریجی روی ساختار بگذارند.

با وجود اینکه این برای اولین‌بار نیست که آنتن زنده تلویزیون مورد هجوم قرار می‌گیرد، به نظر می‌رسد صداوسیما نتوانسته است امنیت پخش را تأمین کند. در عوض در یک خود سانسوری آشکار، هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی در خصوص این اتفاق منتشر نمی‌شود. خبرگزاری صداوسیما و باشگاه خبرنگاران جوان هم ترجیح داده‌اند درباره هر چیزی بنویسند، غیر از ماجرای اتفاقی که در بخش خبری افتاده‌است. در این سکوت ولی رسانه‌های دیگر ساکت نمانده‌اند و به نوبه خود تحلیل‌هایی را درباره ماهیت آنچه رخ داده منتشر کردند. ابتدا دو فرضیه مهم درباره اتفاق شامگاه ۱۶ مهر مطرح شد. ادعای اول «هک» و دومی «نفوذ» که هر کدام را می‌توان بررسی کرد تا به نتیجه رسید.

ادعای هک

گروه هکری موسوم به «عدالت علی» در شبکه‌های اجتماعی با بازنشر تصاویر پخش‌شده از بخش اخبار ساعت ۲۱ روز ۱۶ مهرماه، مدعی شده‌است با «کمک هموطنان شجاع به اخبار سراسری صداوسیما حمله نمودیم» در این پیام به وضوح به مسئله هک اشاره نشده‌است. ولی اغلب تیتر‌های مربوط به این خبر با اشاره به هک‌شدن صداوسیما منتشر شده‌است. تسنیم، در این‌باره نوشته‌است: «اخبار ساعت ۲۱ صداوسیما که از شبکه‌های اول و خبر صداوسیما پخش می‌شود، برای چند ثانیه توسط عوامل ضدانقلاب هک شد. شکست برنامه‌ریزی دولت‌های استکباری برای بهره‌گیری از بهانه فوت مهسا امینی به‌منظور تجزیه ایران و کاهش افراد شرکت‌کننده در تجمعات، آن‌ها را به اقدامات فانتزی سوق داده‌است.»

خبرگزاری ایرنا، مسئله را کمی جزئی‌تر مطرح کرده و مدعی شده «پلی اوت» شبکه خبر هک شده بود! یک مقام آگاه که نامی از وی منتشر نکرده‌است، در گفتگو با ایرنا گفته‌است: «بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد پخش فایل آلوده در اخبار ساعت ۲۱ روز شنبه ناشی از هک پلی‌اوت شبکه خبر بوده‌است. پشت صحنه برخی خبرسازی‌ها و شایعات منتشرشده و اکانت‌های سازمانی، برخی گروه‌ها و جریان‌ها هستند که تضعیف مدیریت سازمان صداوسیما را دنبال می‌کنند. وی با اعلام اینکه بعد از هک ۷ بهمن ۱۴۰۰ هیچ کدام از نهاد‌های مسئول حتی یک ریال نیز به امن‌سازی شبکه سازمان کمک نکردند، گفت: «بررسی‌های فارنزیک هک سال گذشته مشخص کرد مهاجم از خردادماه ۱۴۰۰ در شبکه سازمان حضور داشته و فرایند امن‌سازی شبکه‌های سیما موفق بوده‌است، اما شبکه خبر به واسطه ماهیت خبری خود دسترسی‌های ویژه‌ای داشته که بعد از رخداد اخیر در حال امن‌سازی است.»

برخی کارشناسان البته معتقد به نقش عامل نفوذی در این رخداد بوده‌اند که در هر صورت باید گفت صداوسیما تنها رسانه رسمی در بعد صوت و تصویر نظام جمهوری اسلامی است. هرگونه تضعیف این سازمان از طریق هک یا نفوذ مستقیماً بر افکار عمومی تأثیر می‌گذارد. بهتر است مدیران این سازمان هر دو بحث نفوذ و هک را جدی دنبال کنند، زیرا آسیب‌پذیری این سازمان می‌تواند در آینده نتایج فاجعه‌آمیزی را به بار آورد.

 

منبع: اقتصاد نیوز


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1401
خبر خوش پلیس برای مالکان خودرو‌های دارای جریمه

 بسیاری از خودرو‌های توقیفی به علت جریمه‌های سنگین در پارکینگ‌ها هستند که در راستای تسهیل در ارائه خدمات به شهروندان، مالکان این خودرو‌ها می‌توانند از ۱۳ تا۲۰ مهرماه از خدمت تقسیط یکساله جریمه‌ها بهره‌مند شوند.

رئیس پلیس راهور استان قزوین از اجرای تقسط جرایم رانندگی به مناسبت هفته فراجا خبر داد.
 
سرهنگ حسن پور رئیس پلیس راهور استان در گفتگو با بخش خبری ۲۰ گفت: بسیاری از خودرو‌های توقیفی به علت جریمه‌های سنگین در پارکینگ‌ها هستند که در راستای تسهیل در ارائه خدمات به شهروندان، مالکان این خودرو‌ها می‌توانند از ۱۳ تا۲۰ مهرماه از خدمت تقسیط یکساله

جریمه‌ها بهره‌مند شوند.

وی افزود: این افراد برای بهره مندی از این خدمت باید به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه کنند.
 
رئیس پلیس راهور استان درباره کاهش جریمه‌های دوبرابری هم گفت: در این زمینه دستورالعملی ابلاغ نشده است.
 
سرهنگ حسن پور افزود: رانندگانی هم که در دوران کرونا تخلف کرده اند می‌توانند با داشتن مدارک لازم درباره اینکه که مجبور به انجام سفر بوده اند به اجراییات راهنمایی و رانندگی برای حذف آن تخلف مراجعه کنند.

 

منبع: عصر ایران


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : یک شنبه 17 مهر 1401
جریمه تبلیغ علیه نظام در قرارداد تمام سلبریتی‌ها اضافه شود

از این پس در قرارداد تمام این افراد بندی افزوده شود که در صورت اظهارات یا اقدامی علیه نظام، جزء یا کل مبلغ قرارداد را بتوان به عنوان جریمه دریافت کرد.

اغتشاشات اخیر هم رو به افول نهاد اما علی‌رغم تمام مشکلات، آسیبب‌ها، خسارات مالی و جانی که برای توده مردم و نیروهای حافظ امنیت مردم رخ داد، چندین نکته و مساله گرانبها به دست آمد. از قدیم گفته‌اند که «رفیق را در روز تنگ بشناس!» هرچند این روزها آنچنان هم تنگ نبود و بیشتر با پروپگاندای رسانه‌های غربی و آمپلیفای کردن مسائل جزئی به بحران‌های جدی سعی در تداوم ناامنی شد، این مساله برای فرزندان انقلاب روشن شد که در این روزها چه کسانی له و چه کسانی علیه انقلاب بودند.

چه سلبریتی‌هایی که بدون اغراق بیش از ۹۰ درصد قراردادهای میلیاردی‌شان مربوط به پروژه‌های ارگانی و نهادهای انقلابی بود و همین الان هم همچنان قراردادها و فعالیت‌ها و همکاری‌هایشان برقرار است و در این چند روز تمام قد در کنار اغتشاشگران و رسانه‌های معاند ایستادند و آب به آسیاب دشمن ریختند.

بسیاری از سلبریتی‌ها خاصه از دسته هنرمندان و اهالی فرهنگ که حداقل سه دهه است که در تمام شوراها، رویدادها، داوری‌ها و کمیسیون‌های رسانه ملی و وزارت ارشاد و ده‌ها نهاد فرهنگی هنری دیگر حضور جدی دارند و در این روزها به تبلیغات و به زبان صریح‌تر به جنگ با انقلاب برآمدند. تا این لحظه، انقلاب بر اصل مثبت‌گرایی و اجتناب از توطئه توهم و بدانگاری نسبت به سلبریتی‌ها، ایشان را افرادی متعهد، اخلاقمدار و باوجدان قلمداد می‌کرد، افرادی که قرار بود در پستی و بلندی‌ها کنار میهنشان باشند نه تنها در شرایط خوب و آرمانی پول و درآمد و رفاه کسب کنند و در بزنگاه‌های حساس یا بی‌تفاوت نظاره‌گر باشند یا در شرایطی اسفناک‌تر به اغتشاش‌گران بپیوندند و به تحریک جوانان بپردازند.

رخداد اخیر نشان داد که کشور ما هم همچون بسیاری از کشورها باید فعالیت سلبریتی‌ها را نظام‌مند کند و بر فعالیت‌های آنان بخصوص در فضای مجازی نظارت جدی شود. قرارداد سلبریتی‌ها از این پس باید به گونه‌ای تنظیم شود که هر گونه تبلیغ علیه نظام با جرائم سنگین همراه باشد. به دنبال همین مسائل پیش آمده، جمع کثیری از مخاطبین فارس پویشی برای نظام‌مند کردن فعالیت سلبریتی‌ها در سامانه «فارس من» به شرح زیر به امضاء رساندند:

«در این اغتشاشات به طور آشکار شاهد سلبریتی‌های سینمایی، ورزشی و غیره بودیم که با پول نظام مشهور شدند ولی علیه نظام موضع گرفتند و امنیت ملی را به مخاطره انداختند. از این پس در قرارداد تمام این افراد بندی افزوده شود که در صورت اظهارات یا اقدامی علیه نظام، جزء یا کل مبلغ قرارداد را بتوان به عنوان جریمه دریافت کرد.»

 

منبع: خبر انلاین


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : یک شنبه 17 مهر 1401
دکتر مهدی گلشنی: قبلاً بارها به وزارت اطلاعات گزارش داده‌ام که فلان معاون دانشگاه شریف جاسوس غرب است

روزنامه جوان با دکترمهدی گلشنی استاد مشهور دانشگاه شریف در باره اتفاقات اخیر این دانشگاه گفت وگو کرده است.

این مصاحبه را می خوانید"

در حالی که در اتفاقات اخیر دانشگاه شریف، بخشی از افرادی که خود را به عنوان دانشجو معرفی می‌کردند با سلاح سرد و فحاشی به نوعی اعتراض دانشجویی را به آشوب کشیدند. به نظر شمایی که سال‌های زیادی در دانشگاه شریف بوده‌اید این‌ها چه کسانی هستند و چرا چنین رفتاری انجام دادند؟

من در آن روز در دانشگاه حضور نداشتم، ولی به طور کلی شاهد قضایا هستم. در این خصوص باید یادآوری کنم که متأسفانه روی فرهنگ در این کشور کار نشده‌است. اگر از دبستان و دبیرستان روی فرهنگ کار و حس هویت ملی و دینی در دانشجو تقویت می‌شد، ما شاهد این اتفاقات نبودیم ولی متأسفانه به دلیل اینکه روی فرهنگ در این کشور کار نشده، سطح فرهنگی بسیار پایین است.
در گذشته مدام تأکید کرده‌ام که متأسفانه فرهنگ در این کشور فراموش شده‌است. به سیاست و اقتصاد اهمیت داده می‌شود، ولی آن چیزی که به آن پرداخته نشده فرهنگ است؛ حس هویت باید تقویت شود تا فرد منافع ملی را تشخیص دهد و حتی اگر فرضاً اعتراضات بحقی هم دارد، کاری نکند که خارجی‌ها برضد کشور از آن بهره‌برداری کنند. الان از وقایعی که در دانشگاه شریف اتفاق افتاده فقط خارجی‌ها بهره‌برداری می‌کنند.
اگر دانشجوی ما یا هرکسی که این اقدامات را انجام داده به اندازه کافی فرهنگ قوی داشت به خودش اجازه نمی‌داد این کارها را انجام دهد. متأسفانه دانشجویی که وارد دانشگاه شریف یا بقیه دانشگاه‌ها می‌شود با فرهنگ وارد نشده و در داخل شریف نیز فرهنگی به او آموزش داده نمی‌شود. البته فرهنگ چیزی نیست که شما به زور آن را به کسی بفهمانید، بلکه موضوعی خیلی ظریف است. در این شرایط توجه داشته باشید که در دانشگاه شریف یا دیگر دانشگاه‌ها رفتار استادها با دانشجویان هم خشن است. من در این دهه‌های اخیر اصلاً از وضعیت فرهنگی دانشگاه راضی نبوده‌ام و علت آن هم به سال‌های پایین‌تر و نحوه تربیت در مقاطع قبلی باز می‌گردد. به دانشجو آموزش داده نشده که وضعیت را تشخیص دهد؛ هر چند جاهایی بی‌همتی‌هایی در کشور شده‌است، ولی دانشجو باید تشخیص دهد این کاری که انجام می‌دهد به نفع چه کسی تمام می‌شود و همین موجب شده تا بهره رفتارهای اخیر در دانشگاه‌ها را خارجی‌ها ببرند.

 

روش درست اعتراض توسط دانشجویان چگونه است؟

به نظرم اعتراض صحیح حداقل باید بدون اینکه به کسی فحاشی شود، به کسی چیزی پرتاب شود و بدون اینکه ضرر مالی ایجاد شود، باشد. خیلی مسالمت‌آمیز باید می‌گفتند که این موضوعات خواسته ماست و بعد طرف مقابل مجبور می‌شد به خواست آن‌ها احترام بگذارد، ولی وقتی اینگونه رفتار می‌شود همه چیز با هم مخلوط می‌شود.

اینکه گفته می‌شود عده‌ای با سلاح سرد به حراست دانشگاه و نیروهای انتظامی حمله کردند، چه مقدار متعلق به دانشگاه است؟

معلوم است که سلاح سرد از خارج دانشگاه وارد شده‌است. غرب در حال کار روی محیط ماست. بارها یادآور شده‌ام که غربی‌ها صریحاً گفته‌اند با زور اسلحه در برابر ایران نمی‌توانند کاری انجام دهند، پس باید از طریق فرهنگ وارد شوند و از دهه اول انقلاب نیز بارها یادآور شده‌ام که دارند فرهنگ ما را خراب می‌کنند تا بتوانند هر کاری که می‌خواهند انجام بدهند؛ وزارت خارجه امریکا طرح‌های تحقیقاتی را انجام داده و به این نتیجه رسیده که فقط از طریق دانشگاه‌ها و همچنین خراب کردن فرهنگ کشور می‌تواند به ایران نفوذ کند.

دلیل اینکه دانشگاه شریف این مقدار مورد توجه است، چیست؟

اولاً مقداری در مورد این دانشگاه اغراق می‌کنند ولی یک مقداری هم به دلیل این است که دانشجویان تیزهوش به دلیل مد یا هر چیز دیگری بیشتر به دانشگاه شریف می‌آیند تا اینکه به سراغ دیگر دانشگاه‌ها بروند.
تحقیقات مفصلی را دیده‌ام که غرب در حال کار کردن روی محیط ماست و در دانشگاه‌ها نیز نفوذ دارد؛ حتی قبلاً بارها به وزارت اطلاعات گزارش داده‌ام که فلان معاون در دانشگاه شریف جاسوس غرب است، ولی اصلاً هیچ توجهی به آن نشد.
بعد فرهنگی دانشگاه به شکل کلی فراموش شده‌است. فقط سیاست و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته‌است. حتی در انتخابات ریاست جمهوری هم مسائل مورد توجه فقط سیاست و اقتصاد بود، در حالی که وقتی فرهنگ نباشد، اقتصاد نیز به وجود نمی‌آید.

دانشگاه شریف باید در مورد فرهنگ دانشجویی که به گفته شما قبل از آمدن به دانشگاه در مورد آن کاری انجام نشده چه کاری انجام دهد؟

خود دانشگاه باید در مورد کارهای فرهنگی توجه می‌کرده که نکرده‌است و هیچ کار فرهنگی مهمی در دانشگاه نشده، چون دغدغه نبوده‌است. باید کلاس‌های مختلف برگزار می‌شد نه اینکه فقط بیایند تعالیم اسلامی را یاد بدهند، بلکه جایی در محیط ما حتی اخلاق یاد داده نمی‌شود. چند سال پیش به عنوان یک عضو هیئت علمی که سابقه بسیاری در این دانشگاه دارم، عرض کردم که اخلاق در دانشگاه شریف تبخیر شده‌است، ولی هیچ‌کس به آن اهمیتی نداد؛ حتی بعضی از مواقع رفتار اساتید با اساتید نیز اصلاً محترمانه نیست و محیط بی‌اخلاقی حاکم است.
لازم است اخلاق را هم به اساتید و هم به دانشجویان آموزش دهیم. سال ۵۸ معاون دانشگاه بودم. سوم خرداد همان سال، مینی‌بوس گرفته بودند با یک عده از دانشجویان می‌خواستیم خدمت حضرت امام خمینی (ره) برویم، بعضی از بچه‌ها در مسیر تندخویی می‌کردند، من همان موقع به یکی از همکاران گفتم که باید برای این‌ها کلاس اخلاق برگزار کنیم.
در میان علمای گذشته برگزاری کلاس اخلاق خیلی معمول بوده‌است. مثلاً خواجه نصیر کتاب درس اخلاق دارد، ولی اصلاً در دانشگاه اخلاق حاکم نیست. دانشجو می‌رود در اتاق استاد را می‌زند، استاد به دانشجوی دکتری پرخاش می‌کند که چرا الان آمدی، چرا اینگونه کردی، وقتی اخلاق نیست بیش از این نباید انتظار داشت؛ چون در کلاس نیز یک درس خشکی تدریس می‌شود و تمام شد و رفت. در حالی که آن چیزی که باید تعلیم داده شود، اخلاق، حس هویت ملی، تشخیص منافع ملی و مواردی از این دست است که اصلاً در کار نیست و اصلاً متوجه نیستند که دشمن چگونه از این چیزها استفاده می‌کند؛ فقط نگاه‌ها به غرب است، حواس دانشجو فقط به این است که فارغ‌التحصیل شود و به امریکا، انگلیس، کانادا و مانند این‌ها برود.

خب دانشجو هم پیش خودش می‌گوید در این فضایی که در جامعه است، شاید نتوانم پیشرفت کنم؛ هر دانشجویی که بخواهد برود غرب محکوم است؟

بله، رفتارها با دانشجویان درست نیست و به جای جاذبه دافعه در مورد آن‌ها وجود دارد؛ یکی از اساتید جمله قشنگی گفته بود. گفته بود نگویید فرار مغزها بلکه فراردهی مغزها بگویید. بچه‌ها اغلب از رفتار اساتید به من شکایت می‌کنند، بنابراین واضح است شرایط برای دانشجویان سخت است، ولی این واقعیت هم هست که سطح تحصیلات در ایران بالا است و نیاز نیست حتماً طرف به خارج برود، ولی به شکلی به دانشجو نشان داده‌اند که نگاه به غرب است، در حالی که مثل چین باید نگاه‌ها به داخل باشد، وقتی که نگاه‌ها به داخل شد، مشکلات نیز حل می‌شود؛ من در سفری که به چین داشتم از نزدیک شاهد بودم که وقتی نگاه‌ها به داخل شد نه امریکا و نه روسیه هیچ‌کدام نمی‌تواند آن‌ها را زمین بزند. داخل جاذبه کم و خارج جاذبه زیاد است و حسابی پول می‌دهند؛ حدود ۲۰ سال پیش به معاون فناوری ریاست جمهوری گفتم، شما چه مقدار به یک دانشجوی نخبه می‌دهید؟ امریکا پنج یا شش برابر آن را می‌دهد که این دانشجوی نخبه را جذب کند، ولی متأسفانه متوجه این موضوع نیستند، خب مشخص است وقتی جاذبه این طرف ایجاد نکرده‌اید، بلکه دافعه ساخته‌اید و طرف هم فقط مسائل مادی مانند پول و رفاه را نگاه می‌کند اینگونه می‌شود، اگر اخلاق یاد داده می‌شد فقط پول مسئله نبود.
به عنوان کسی که سابقه بسیاری در دانشگاه شریف دارید، دوره‌های مختلفی مانند زمان ترورهای دهه شصت را در دانشگاه دیده‌اید...

در آن دوره بی‌اخلاقی داخل دانشگاه نبود، حتی قبل از انقلاب نیز من وارد این دانشگاه شدم بی‌اخلاقی نبود و به دانشجوی مسلمان احترام گذاشته می‌شد، در حالی که دانشجوی کمونیست هم بود، بی‌اخلاقی نبود، چون هم استاد مراعات دانشجو را می‌کرد و هم دانشجو احترام استاد را داشت، در دهه اول و دوم انقلاب نیز تا حدی اخلاق در دانشگاه‌ها وجود داشت.

این تمرکزی که توسط رسانه‌ها و فضای مجازی ضدانقلاب روی دانشجویان دانشگاه شریف و دیگر دانشگاه‌های معروف است، چه مقدار بر دانشجویان تأثیر داشته و این اغتشاشاتی که ما شاهد هستیم همه توسط دانشجویان انجام می‌شود؟

یک عده زیادی دانشجو هستند و یک عده‌ای ممکن است نباشند ولی چیزی که باید توجه داشت این است که فضای مد در محیط ما حاکم است؛ حتی یک زمانی اینشتین شکایت داشت از اینکه در محیط علم هم مد حاکم شده‌است؛ اکنون مد در کشور حاکم است، دانشجو الان فکر می‌کند که باید بیاید شریف؛ مثلاً آن زمانی که بهترین دانشجویان به برق شریف می‌آمدند، یک دانشجوی نخبه برق شریف قبول شده‌بود و می‌خواست بیاید فیزیک، پدر و مادرش با من فامیل بودند تماس گرفتند و می‌گفتند به این می‌گوییم در برق بمان و اسم و رسمی برای خودت به پا کن، گفتم بگویید بیاید با هم صحبت کنیم. با من صحبت کرد، دیدم یک نخبه است به پدر و مادرش گفتم این بچه را آزاد بگذارید و به او زور نگویید. می‌خواهم بگویم حتی پدر و مادرها به دلیل مدی که حاکم است، دانشجو را مجبور می‌کنند دنبال جو بروند؛ مد در هر چیزی در کشور ما حاکم است، از درس خواندن تا چیزهای دیگر و علت آن نیز همین است که به فرهنگ توجه نشده‌است.
در مورد اعتراضات نیز همین مد مقداری تأثیرگذار است، یک عده‌ای می‌گویند حالا که فلانی رفت من هم بیایم، ولی به جز این یکی از دوستان من تعریف می‌کرد دوشنبه گذشته وقتی از خانه داشته بیرون می‌آمده دیده فردی دلار بین اغتشاشگران پخش می‌کرده، این وضعیت شوخی نیست، از مرز اسلحه وارد می‌کنند یا پول پخش می‌کنند، این‌ها واقعیت است، وقتی دلار بین اغتشاشگران پخش می‌کنند، واضح است که حاضر هستند برای دانشجوی شریف خیلی بیشتر هم خرج کنند برای اینکه باید نخبه‌ها را خراب کنند و وقتی روی نخبه هم کار فرهنگی نشود، همین‌گونه می‌شود.

اگر نخبه‌ها را خراب کنند، چه می‌شود؟

قدرت تخریب آن برای جامعه بیشتر است، چون ذهنش بهتر و بیشتر کار و بیشتر خرابی ایجاد می‌کند. چین بودم، رئیس آکادمی فرهنگستان پزشکی چین آمد در جلسه سخنرانی کرد، چون جلسه مهمی بود از بیمارستان با ویلچر آمده‌بود. در جلسه گفت ۹۰ درصد دانشجویان ما که به غرب می‌روند، بازمی‌گردند و من این را در یکی از همکلاسی‌های چینی‌ام در امریکا به چشم دیدم. در میان کره‌ای‌ها هم حتی دیده‌ام، ولی در میان ایرانی‌ها در خارج کمتر چنین چیزی هست. ۱۰ سال امریکا بود و دیده‌ام ایرانی‌ها پیوندی که باید با یکدیگر داشته باشند، ندارند، ولی چینی‌ها حتی در سانفرانسیسکو شهرک چینی‌ها را ایجاد می‌کنند که همه چیز آن چینی است، از سوی دیگر در محیط ما خبرنگار سی‌ان‌ان بعد از بازدید از تهران می‌گوید تهران امریکایی‌ترین شهری است که من دیدم، همه این‌ها نتیجه این است که ما به فرهنگ توجه نداشته‌ایم، حتی من دهه شصت هم مقاله دارم که از نظر من فرهنگ مهم‌ترین عامل است و مهم‌ترین نقش را دارد که حس استقلال و هویت ملی را در دانشجو و دانش‌آموز از همان اول تزریق می‌کند.

 

منبع: خبرانلاین


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد حیدری
تاریخ : سه شنبه 12 مهر 1401